غمم غم بي وغمخوار دلم غم
غمم هم مونس و هم يار و همدم
غم نهله و مي(من)تنها نشينم
مريزا بارك الله مرحبا غم
غمم غم بي وغمخوار دلم غم
غمم هم مونس و هم يار و همدم
غم نهله و مي(من)تنها نشينم
مريزا بارك الله مرحبا غم
همون سلام اول
نتوني صبر كني كسي شمارو به هم معرفي كنه
چيزي مثل تنفس در هواي پاك كوهستان
به هزار زبون بهش بگي دوستت دارم
انفجار احساسات
وقتي دلت ميره نتوني جلوشو بگيري
جذب شخصيتش بشي
شادي ونشاط كسي كه دلتو ميبره
عكس عشقت يه جايي جلو چشماته
يه عالمه حرفو با اشاره گفتن
تمام توجهت به اون باشه
كم كردن فاصله ها
كليد يه رابطه محكم
دلت بخواد هديه اي به اون بدي كه مثل يه گنج نگهش داره
به جاي اون كه بره هارو بشماري انقدر به اون فكر كني كه خوابت ببره
حاصل جمع دو انسان
كسي رو داشته باشي كه مواظبت باشه
چه كسي ميگويد كه گرانيست ؟
دوره ي ارزانيست
دل ربودن ارزان
دوستي ارزان است
آبرو قيمت يك تكه ي نان و
دروغ از همه چيز ارزان تر
قيمت عشق چقدر كم شده است
كمتر از اب روان
و چه تخفيف بزرگي خورده قيمت هر انسان
صداي چك چك اشكهايت را از پشت ديوار زمان ميشنوم
كه چه معصومانه در كنج سكوت شب براي ستاره ها ساز دلتنگي ميزني
اي شكوه بي پايان اي طنين دل انگيز من ميشنوم
به اسمان بگو من ميشكنم هر انچه كه تو را شكسته
و ميشنوم هر انچه در سكوت تو نهفته
امشب تمام گذشته ام را ورق زدم
پر از لحظه هاي سياه ،
لحظه هاي داغ و پر التهاب بي قراري ،
دلتنگي افسرده ،
خاموشي،
سكوت ،
اشك ،
سوختن ...
چيزي نيافتم نفرين به بودن وقتي با درد همراه است
هرچي مهربون تر باشي بيشتر بهت ظلم ميكنند
هرچي صادق تر باشي بيشتر بهت دروغ ميگند
هرچي خودتو خاكي تر نشون بدي واست كمتر ارزش قائلند
هر چي قلبتو اسون تر در اختيار بزاري راحت تر لهش ميكنند
واگه بدونند كه منتظري و بهشون احتياج داري
اندازه يه دنيا ازت فاصله ميگيرند
انروز كه عاشق جمالت گشتم
ديوانه ي روي بي مثالت گشتم
ديدم نبود در دو جهان جز تو كسي
بيخود شدم وغرق كمالت گشتم
اي عقده گشاي دل ديوانه ي من
اي نور رخت چراغ كاشانه ي من
بردار حجاب از ميان تا
يابد راهي به رخ تو چشم بيگانه ي من
گاهي ...
وقتي كسي را در حال گريستن ميبينيد
بهتر است كه نپرسيد چرا؟
گاهي فقط سه كلمه كافيست
تا باعث شود دوباره احساسي خوب به او دست دهد
و ان سه كلمه عبارتند از:
من اينجا كنارتم
گاهی دلم می خواهد خودم را بغل کنم!
ببرم بخوابانمش!
لحاف را بکشم رویش!
دست ببرم لای موهایش و نوازشش کنم!
حتی برایش لالایی بخوانم،
وسط گریه هایش بگویم:
غصه نخور خودم جان!
درست می شود!
درست می شود!
اگر هم نشد به جهنم...
تمام می شود...
بالاخره تمام می شود...!!!
بلاخره تو هم خواهي مرد
به او گفتم مرا دوست داري ؟
گفت بله
گفتم مثلا چقدر ؟
گفت به اندازه ستاره هاي اسمان
به اسمان نگاه كردم ديدم اسمان ابريست